نقد و بررسی فیلم مردن برای یک دلار | یک وسترن خوشساخت و سرگرمکننده

رویداد۲۴| فیلم «مردن برای یک دلار» (Dead for a Dollar) ساخته والتر هیل، کارگردان کهنهکار و صاحبسبک ژانر اکشن و وسترن، در سال ۲۰۲۲ عرضه شد و بهعنوان نخستین اثر بلند او پس از شش سال وقفه، توجه بسیاری را به خود جلب کرد. این فیلم وسترن که با بازی درخشان بازیگرانی همچون کریستف والتس، ویلم دفو و ریچل برازنان همراه است، در مدت زمان ۱ ساعت و ۴۴ دقیقه، داستانی کلاسیک، اما با زیرلایههای اجتماعی را روایت میکند. بازگشت هیل ۸۰ ساله به ژانر محبوبش و ادای احترام مستقیم به اسطورههایی، چون باد بوتیچر، این اثر را به روایتی وفادار به سنت، اما با تنشها و رنگآمیزیهای معاصر بدل کرده است.
داستان فیلم مردن برای یک دلار
در مرکز داستان، ماکس بورلند (با بازی کریستف والتس)، یک جایزهبگیر حرفهای و بااصول قرار دارد. او مأمور میشود زنی به نام ریچل کید (ریچل برازنان) را که گفته میشود ربوده شده، به نزد همسر ثروتمندش بازگرداند. همراه او، یک تیرانداز ماهر سیاهپوست به نام پو (وارن برک) از طرف ارتش به این مأموریت اعزام میشود. در مسیر، ماکس با الیجاه جونز، یک سرباز فراری سیاهپوست، و ریچل مواجه میشود؛ زوجی که واقعیت داستان آنها بسیار پیچیدهتر از چیزی است که به بورلند گفته شده.
بیشتر بخوانید: نقد و بررسی فیلم پلیس های نصفه نیمه| کمدی با پسزمینهای اجتماعی
روایت اولیه ادعا میکند که جونز ریچل را ربوده و برای بازگرداندنش تقاضای دههزار دلار کرده، اما در واقع ریچل، که قربانی خشونت خانگی بوده، با رضایت خود همراه جونز شده تا با پول فرار به جایی امن، شاید کوبا، زندگی تازهای آغاز کند. این افشاگری، ماکس را در موقعیتی دشوار قرار میدهد: او باید میان وظیفهای که پذیرفته و اخلاقی که به آن باور دارد، یکی را انتخاب کند.
در همین حال، یک خط فرعی، اما کلیدی در داستان، ماکس را با دشمن قدیمیاش جو کریبِنز (با بازی ویلم دفو) روبهرو میکند؛ قماربازی که پنج سال پیش با دخالت مستقیم ماکس به زندان افتاده و اکنون با کینهای فروخورده بهدنبال انتقام است. این تقابل دیرینه، به لطف بازیهای قدرتمند والتس و دفو، یکی از نقاط اوج فیلم از نظر تنش دراماتیک است.
نقد فیلم مردن برای یک دلار
فیلمنامه، نوشتهٔ والتر هیل و مت هریس، اگرچه از عناصر سنتی وسترن کلاسیک بهره میبرد، اما با افزودن تنشهای نژادی و اجتماعی، تصویری نسبتاً تازه از غرب وحشی ارائه میدهد. شخصیت جونز، یک سیاهپوست ارتشی، و ریچل، زنی سفیدپوست، در رابطهای عاشقانه قرار دارند که توسط جامعه، ارتش و حتی قانون غیرقابل قبول تلقی میشود. از سوی دیگر، ارتش ایالات متحده و گروههای مکزیکی در مرز، بازیگران جانبی مهمی هستند که لایههای ژئوپلتیکی داستان را شکل میدهند. هیل البته از تأکید بیش از حد بر این مسائل پرهیز میکند، اما آنها را بهاندازهای برجسته میسازد که بر فضای اخلاقی فیلم تأثیرگذار باشند.
بخشی از موفقیت فیلم مدیون شخصیتپردازی متفاوت ماکس بورلند است؛ کاراکتری که میتوانست بهراحتی در قالب یک قهرمان خاکستری کلیشهای بیفتد، اما در اجرا توسط والتس، به انسانی واقعگرا و شریف تبدیل میشود. او به پول علاقه دارد، اما برایش اهمیت دارد که از چه کسی آن را میگیرد. مواجههاش با شخصیتهایی که در جستوجوی آزادی واقعی هستند، موجب تزلزل در مأموریت او میشود. این تغییر تدریجی درون شخصیت اصلی، فیلم را از یک روایت صرفاً اکشن و تعقیب و گریز فراتر میبرد.
بخش پایانی فیلم که منجر به چند تقابل خشونتآمیز همزمان میشود، بهخوبی طراحی شده و یادآور کارهای کلاسیک هیل است؛ بدون آنکه دچار اغراق یا سادگیهای روایی شود. در این صحنهها، کارگردان با تبحر بالا تنش را کنترل میکند و نتیجه، صحنههایی خالص از وسترن است که تماشاگر را مجذوب میسازد.
هرچند برخی بازیگران در صحنههای ابتدایی کمی نامطمئن بهنظر میرسند—بهویژه برازنان و وارن برک—اما بهمرور با فضا خو میگیرند و نقشهای خود را بهدرستی ایفا میکنند. نکتهای که شاید مانع از آن شود که «مردن برای یک دلار» در زمرهٔ وسترنهای ماندگار تاریخ قرار گیرد، همین ناهماهنگی اولیه است. بااینحال، این فیلم بهراحتی در دسته آثار محترم و موفق قرار میگیرد؛ نمونهای از بازگشت پرقدرت یک استاد ژانر به فرم آشنا و مورد علاقهاش.
«مردن برای یک دلار» یک وسترن خوشساخت و سرگرمکننده است که در عین پایبندی به ساختارهای کلاسیک، پیامهایی امروزی و انسانگرایانه دارد. بازگشت والتر هیل با این فیلم نهتنها خوشایند، بلکه نشاندهنده آن است که حتی در دهه نهم زندگی نیز میتوان داستانهایی سرراست، پرتنش و تماشایی خلق کرد.


